ویدیو بلاگ

اصطلاحات عکاسی و کاربرد آنها

اصطلاحات عکاسی

مانند هر صنعت، عکاسی اصطلاحات تخصصی خود را دارد. با این راهنمای واژگان رایج عکاسی برای تجهیزات، تکنیک‌ها و فرآیندها، می‌توانید عمیق‌تر در دنیای عکاسی فرو بروید. اگر می خواهید در دنیای عکاسی حرفه ای حرکت کنید، به چیزی بیش از دید خوب نیاز دارید. عکاسی رشته‌ای با اصطلاحات فنی و هنری است که جنبه‌های کیفیت تصویر، بخش‌هایی از دوربین، تکنیک‌های عکاسی و ویرایش و موارد دیگر را توصیف می‌کند. برای اینکه بتوانید هنر عکاسی را به بهترین نحو دنبال کنید، باید اصطلاحات عکاسی و کلمات مناسب برای ابزار، تکنیک ها و تنظیمات دوربین را بدانید.

اصطلاحات پایه یا اولیه عکاسی

Aperture (دیافراگم)

  • Aperture یا دیافراگم یکی از مهمترین اصطلاحات عکاسی است.
  • در اپتیک ، دیافراگم ، سوراخ یا روزنه ای است که نور از آن عبور می کند.
  • درون هرلنز یک دایره قرار دارد که باز و بسته می شود.
  • هر چه دیافراگم بازتر باشد نور بیشتری به لنز وارد می شود.
  • هر چه دیافرا گم بسته تر باشد نور کمتری به لنز وارد می شود.
  • باز و بسته بودن دیافراگم علاوه بر تاثیر گذاری بر شدت نور بر عمق میدان نیز تاثیر مستقیم دارد.
  • برای درک بهتر به بررسی مثال می پردازیم.
  • اعدادی مانند 1.2 ، 1.4 ، 1.8 ، 2 دیافرا گم های بسیار بازی هستند.
  • با این دیافراگم ها نور زیادی به سطح حساس سنسور می رسد.
  • دیافراگم هایی مانند 8 ،11 ، 16 ، 22 دیافراگم های بسته ای هستند.
  • این دیافراگمها نور کمی به سنسور می رسانند و روزنه دیافراگم در این اعداد بسته است.
دیافراگم یکی از رایجترین اصطلاحات عکاسی

اصطلاحات عکاسی – F-stop

  • به اندازه دهانه دیافراگم که به آن عدد f نیز می گویند، گفته می شود.
  • عدد f کوچک به این معنی است که دیافراگم بیشتر باز است.
  • عدد f بزرگتر به این معنی است که دیافراگم کمتر باز است.
  • برای مثال، f/2 نور بسیار بیشتری نسبت به f/6 به دوربین وارد می کند.
رابظه عمق میدان و دیافراگم

Depth of field (عمق میدان)

  • از دیگر اصطلاحات عکاسی که بسیار تاثیرگذار است.
  • به تفاوت بین نزدیکترین و دورترین اشیاء در فوکوس در یک عکس گفته می شود.
  • عمق میدان کم به این معنی است که اشیاء پس زمینه نسبتا نزدیک تار می شوند.
  • عمق میدان زیاد به این معنی است که اشیاء پس زمینه دور هنوز در فوکوس هستند.
Depth of field (عمق میدان)
  • لازم به ذکر است که دیافراگم بر عمق میدان تاثیرگذار است.
  • هرچه دیافراگم بسته تر باشد، یعنی عدد دیافراگم بزرگ تر باشد، شما عمق میدان بیشتری دارید.
  • هر چه دیافراگم بازتر باشد، عدد دیافراگم کمتر باشد، شما عمق میدان کمتری نیز خواهید داشت.
تاثیر دیافراگم بر عمق میدان

ISO (حساسیت)

  • ISO نشان دهنده میزان حساسیت دوربین به نور است.
  • ISO بالاتر حساس تر خواهد بود و عکس ها به طور کلی روشن تر خواهند بود.
  • این اصطلاح قبلاً برای فیلم اطلاق می شد، اما در عصر دیجیتال به تنظیمات دوربین تبدیل شده است.
  • ISO نام خود را از سازمان بین المللی استانداردسازی گرفته است.
  • گروهی مستقر در سوئیس که پس از جنگ جهانی دوم استانداردهای محصولات صنعتی و تجاری از جمله دوربین ها را آغاز کرد.
اصطلاحات عکاسی و کاربرد آنها

Dynamic range (محدوده دینامیکی)

  • داینامیک رنج از اصلاحات عکاسی است که تفاوت بین تیره ترین و روشن ترین تن های رنگ در یک تصویر را مشخص می کند.
  • محدوده تاریکی و روشنایی که دوربین قادر به انجام آن است.
  • تیره ترین و روشن ترین رنگ ها به ندرت سیاه یا سفید خالص هستند.
  • دوربین ها معمولا دامنه دینامیکی کمتری نسبت به چشم انسان دارند.
  • در تصویر زیر مقاایسه داینامیک رنج دو دوربین قابل مشاهده است.
اصطلاحات عکاسی و کاربرد آنها

Shutter speed ( سرعت شاتر)

  • مدت زمانی که شاتر دوربین باز است و سنسورهای داخل آن در معرض نور هستند.
  • سرعت شاتر بسیار بالا برای مواردی مانند گرفتن سوژه متحرک بدون تاری استفاده می شود.
  • سرعت شاتر پایین اغلب برای عکاسی در شب یا منظره استفاده می شود، که از نور بیشتری وارد دوربین در طول مدت شاتر طولانی تر می شوند.
تاثیر سرعت شاتر در عکاسی

اصطلاحات عکاسی – Exposure triangle (مثلث نوردهی)

  • مثلث نوردهی از دیافراگم، ISO و سرعت شاتر تشکیل شده است.
  • این مثلث زمان و شدت نور وارد شده به دوربین را تعیین می کند.
  • با تنظیم این تنظیمات نوردهی، نوردهی های مختلف در فیلم و تصاویر دیجیتال به طور یکسان به دست می آید.
مثلث نوردهی از اصطلاحات عکاسی

Focal length (فاصله کانونی)

  • فاصله کانونی یکی دیگر از اصطلاحات عکاسی رایج است که بر حسب میلی متر می باشد.
  • در واقع بیانگر فاصله بین مرکز نوری لنز و سنسور دوربین است.
  • بدنه لنز براساس فاصله کانونی لنز بلند و یا کوتاه می شود و طول لنز به فاصله کانونی آن بستگی دارد.
Focal length (فاصله کانونی)
Focal length (فاصله کانونی)

اصطلاحات عکاسی در لوازم وتجهیزات

Auto and manual focus (فوکوس خودکار و دستی)

  • فوکوس خودکار AF و فوکوس دستی MF از اصطلاحات عکاسی بسیار رایج هستند.
  • اتو فوکوس زمانی است که دوربین به صورت خودکار خودش را روی یک سوژه فوکوس می کند.
  • نرم افزار دوربین معمولاً می تواند سوژه های رایج مانند صورت انسان را تشخیص دهد و از محو نشدن آنها اطمینان حاصل کند.
  • در حالت فوکوس دستی ، عکاس می تواند کنترل بیشتری بر محدوده فوکوس داشته باشد.
  • در این حالت عکاس برای فوکوس یابی حلقه فوکوس لنز را با دست می چرخاند تا مطمئن شود سوژه ها تار نمی شوند.
فوکوس خودکار و دستی در اصطلاحات عکاسی

اصطلاحات عکاسی – Hot shoe

  • به محل نصب فلاش یا سایر لوازم جانبی الکترونیکی روی دوربین گفته می شود.
  • معمولا بالای بدنه دوربین قرار دارد.
بخش hotshoe دوربین از اصطلاحات عکاسی

Viewfinder (منظره یاب)

  • برای بیان آنچه عکاس برای گرفتن عکس به آن نگاه می کند از اصطلاح عکاسی منظره یاب استفاده می کنند.
  • با یک دوربین رفلکس تک لنز، عکاس می تواند در واقع از طریق تجهیزات نوری دوربین نگاه کند تا سوژه های خود را ببیند.
  • اکثر دوربین های امروزی دارای منظره یاب الکترونیکی هستند.
  • منظره یاب الکترونیکی که نمایشگر دیجیتالی است از آنچه که لنز دوربین در هنگام بسته شدن شاتر می گیرد.
Viewfinder (منظره یاب)
Viewfinder (منظره یاب)

Prime lens (لنز پرایم)

  • به لنزهایی با فاصله کانونی ثابت گفته می شود.
  • متمایز از لنزهای زوم، که دارای فاصله کانونی متغیر هستند.

Zoom lens (لنز زوم)

  • لنزی با فاصله کانونی قابل تنظیم که به عکاس اجازه می‌دهد تا زاویه دید را بدون تعویض لنز به سرعت تغییر دهد.
  • این لنز بین عکاسان خبری محبوب است، که به دلیل انعطاف پذیری و تطبیق پذیری آن در لحظه، می توانند رویدادها را در همان لحظه ثبت کنند.
مقایسه لنز زوم و پرایم در اصطلاحات عکاسی

Telephoto lens (لنز تله)

  • به لنزهایی که باعث می شوند سوژه به دوربین نزدیکتر از فاصله واقعی به نظر برسد، تله فوتو گفته می شود.
  • لنزهای تله فوتو بزرگ هستند و فاصله کانونی آنها کوتاهتر از فاصله فیزیکی آنهاست.
  • به همین دلیل، برای عکاسی مانند حیات وحش بسیار مناسب هستند.

Wide-angle lens (لنز واید)

  • لنزی است که فاصله کانونی آن کوتاهتر از فاصله فیزیکی آن است.
  • امکان میدان دید وسیع‌تر را فراهم می کند.
  • برای عکاسی از مناظر، عکاسی معماری و… بسیار مناسب است.
Wide-angle lens (لنز واید)
Wide-angle lens (لنز واید)

اصطلاحات تکنیکهای عکاسی

Aperture priority (اولویت دیافراگم)

  • اولویت دیافراگم یکی از اصطلاحات عکاسی است که مربوط به تنظیمات دوربین می باشد.
  • تنظیمی که در دوربین ها معمولاً به اختصار A یا Av نامیده شده است.
  • به عکاس اجازه می دهد دیافراگم یا عدد f خاص را تنظیم کند و دوربین به طور خودکار سرعت شاتر و ISO را برای مطابقت انتخاب می کند.
  • برای حفظ عمق میدان مشخص در هنگام عکسبرداری مفید است.
تنظیمات اولیت دیافراگم در دوربین های کانن و نیکون

Shutter priority (اولویت شاتر)

  • گاهی اوقات به عنوان مقدار زمان شاتر نیز شناخته می شود.
  • این تنظیم در دوربین معمولاً به اختصار S یا Tv نامیده می شود.
  • این تنظیم به عکاس اجازه می دهد تا سرعت شاتر خاصی را تنظیم کند و دوربین به طور خودکار دیافراگم و ISO را برای مطابقت انتخاب می کند.

Aspect ratio (نسبت تصویر)

  • نسبت عرض و ارتفاع یک تصویر را مشخص می کند.
  • نسبت تصویر رایج برای دوربین های مصرفی 3:2 و 4:3 است.
  • گوشی های هوشمند معمولاً با نسبت تصویر تقریباً 4:3 عکس می گیرند.
Aspect ratio (نسبت تصویر)

Bokeh (بوکه)

  • بوکه یکی دیگر از اصطلاحات عکاسی است که در واقع یک کلمه ژاپنی به معنای مه یا تاری است.
  • به محو کردن عمدی پس‌زمینه اشاره دارد که در عکاسی پرتره‌ رایج است.
  • همان طور که در تصویر زیر مشاهده می کنید پس زمینه کاملا محو شده است.
استفاده از تکنیک بوکه

Chromatic aberration (انحراف رنگی)

  • انحراف رنگی به عنوان حاشیه رنگ یا حاشیه بنفش شناخته می شود.
  • یک اثر شبح مانند است و زمانی که یک عدسی قادر به رساندن تمام طول موج های یک رنگ به نقطه درست نیست، اتفاق می افتد.
Chromatic aberration (انحراف رنگی) یکی از اصطلاحات عکاسی
Chromatic aberration (انحراف رنگی)

Composition (ترکیب بندی)

  • به نحوه چیدمان عناصر مختلف یک تصویر در کادر گفته می شود.
  • عکاسان می توانند با حرکت دادن دوربین، تنظیم فوکوس، یا برش تصاویر در پس از تولید، ترکیب بندی را کنترل کنند.
  • قانون یک سوم نمونه ای از قوانین ترکیب بندی عکس است.
  • برای مطالعه ی بیشتر در زمینه قوانین ترکیب بندی می توانید مقاله “20 تکنیک ترکیب بندی که عکس‌های شما را بهتر می‌کند” مطالعه بفرمایید.
Composition (ترکیب بندی)

Overexposure and underexposure (نوردهی بیش از حد و نوردهی کم)

  • نوردهی بیش از حد و نوردهی کم به معنی اجازه ورود نور زیاد یا کم به سنسور دوربین است.
  • در عکس‌های با نوردهی بیش از حد، سوژه‌ها بیش از حد رنگ پریده به نظر می‌رسند.
  • در عکس های کم نور تصاویر معمولا تیره و تار به نظر می رسند.
Overexposure and underexposure از اصطلاحات عکاسی

White balance (تعادل رنگ سفید)

  • به ویژه رنگ سفید بسته به دمای رنگ نور می تواند آبی یا زرد به نظر برسد.
  • می‌توان تعادل رنگ سفید را تنظیم کرد تا واقعا سفید به نظر برسد و سایر رنگ‌ها نیز دقیق به نظربرسند.

Raw files (فایل های خام)

  • به داده های پردازش نشده گفته می شود.
  • فایل های تصویر خام به هیچ وجه فشرده یا تغییر نکرده اند.
  • این بدان معنی است که آنها برای اهداف بایگانی مناسب هستند، زیرا حاوی تمام داده های مرتبط با یک تصویر هستند.
  • با این حال، فایل‌های خام می‌توانند برای استفاده‌های خاصی مانند استفاده آنلاین بسیار بزرگ باشند.

TIFF

  • مخفف فرمت فایل تصویری برچسب‌گذاری شده است.
  • یک فرمت محبوب برای ذخیره‌سازی گرافیک‌های شطرنجی با وضوح بالا – گرافیک‌هایی که از تعداد مشخصی پیکسل ساخته شده‌اند.
  • JPG و PNG دیگر انواع فایل های تصویری هستند که TIFF ها را می توان به آنها تبدیل کرد.
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *